سفارش تبلیغ
صبا ویژن


لــعل سـلـسـبیــل

به نظر بابا (البته با خنده و شوخی این را می­گوید) قلب هرکسی در یک جای اوست. مثلا قلب یک پادو در پای اوست که همه­اش باید بدود و کار کند. قلب یک آدم خسیس یا تاجر توی جیبش می­تپد. اگر جیبش یک دفعه خالی شود، قلب او می­گیرد و گاهی هم سکته می­کند و می­میرد. قلب یک عارف یا مردِ خدا کف دست­هایش قرار دارد، وقتی که دست­هایش را رو به خدا می­گیرد. قلب یک دیده­بان در چشم­هایش می­زند. بابا می­گوید همه­ی رمز مسئله در یک شوخی قدیمی نهفته است که یک لوطی با میمونش یا اَنترش در قدیم می­کرد. لوطی معرکه­گیر در میان حلقه­ی جمعیت، از میمون می­پرسید: جای دوست کجاست؟
و میمون قلبش را نشان می­داد.

قلب بابا توی جورابش است/ نقی سلیمانی/ نشر شکوفه، 1388


نوشته شده در جمعه 90/7/8ساعت 10:18 عصر توسط هـاجـر زمـانـی نظرات ( ) | |

پاییز که می­شود، کلاغ­ها توی دلم عروسی می­گیرند.
*
آدم و حوا خواستند با برگ خود را بپوشانند، پاییز متولد شد.
*
پاییز تنها عروسی که سرش برگ می پاشند، عوض نقل!
*
مشکی هم رنگی ست؛
مثل زرد و نارنجی فصل ندارد،
اما دل که دارد!


نوشته شده در شنبه 90/7/2ساعت 6:3 عصر توسط هـاجـر زمـانـی نظرات ( ) | |

<      1   2      
Design By : LoxTheme.com