• وبلاگ : لــعل سـلـسـبيــل
  • يادداشت : ...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد
    وقتي ابد چشم تو را پيش از ازل مي آفريد
    وقتي زمين ناز تو را در آسمان ها مي کشيد
    وقتي عطش طعم تو را با اشک هايم مي چشيد
    من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلي
    چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي
    يک آن شد اين عاشق شدن ، دنيا همان يک لحظه بود
    آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
    وقتي که من عاشق شدم ، شيطان به نامم سجده کرد
    آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده کرد
    من بودم و چشمان تو ، نه آتشي و نه گلي
    چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي