تو لغت نامه نوشتن که سياه يعني سياهي که سفيد يعني درستي ، سادگي يعني تباهيتو لغت نامه نوشتن ، که کلک يعني قايق يا گرسنگي مساويس با فراموشي عاشق ما کلک خورديم و ديديم که کلک همون فريبه از همينه که حقيقت توي گوش ما غريبه حقيقت تنها يه حرف تو لغتنامه ي باريک که ديگه رنگي نداره توي اون کتاب تاريک ما رو گول زدن ترانه ! واژه هاشون الکي بود معني شادي و لبخند ، گريه ي يواشکي بود مث رعد و برق که اول ، برق بعد از او صدا بود ما ولي گوش نمي کرديم ، رعد و برق تو گوش ما بود تو لغت نامه نوشتن که سگ و گربه رفيقن ننوشتن چن تا آدم از يه سقفم بي نصيبن تو لغت نامه نوشتن ستاره يه سنگ سرده اين لغت نامه رو افسوس چشماي ما دوره کرده چاره ي ما يه کتابه ، يه لغت نامه ي تازه مي رسيم به حرف آخر ،نگو اين جاده درازه تو لغت نامه ي تازه پر واژه هاي بکره هر يه واژه اش يه تلنگر واسه بيداري فکره ما رو گول زدن ترانه ! واژه هاشون الکي بود معني شادي و لبخند ، گريه ي يواشکي بود مث رعد و برق که اول ، برق و بعد از اون صدا بود ما ولي گوش نمي کرديم ،رعد و برق تو گوش ما بود اين هم براي شما دوست عزيز كه اهل نوشتن هستي .