پيام
+
*بُردي در کار نيست
تو ميروي
من مي روم
و اين وسط
کلاغ ها شاعر مي شوند ...*

*صبا*
91/7/9
لعل سلسبيل
*حسن بايرام نژاد*
ذره بين زنده
کلاغ رو چه به شاعري!
*نگين خانوم*
:)
لعل سلسبيل
مگه چشه کلاغ؟
لعل سلسبيل
مشکل کلاغا به نظرم پررو بودنشونه يه کم... صداشونم قشنگه :دي
ذره بين زنده
زشته!
لعل سلسبيل
يه کلاغه مدت ها همسايه مون بود:دي. آشناييت کامل دارم باهاشون!
لعل سلسبيل
تقليد صدا؟:)))))))))
لعل سلسبيل
اي جونم.
*صبا*
حالا چرا كلاغ؟ اصلا كلاغ هم مگه شاعر متونه باشه؟
لعل سلسبيل
خب وقتي قحط شاعر درست و حسابي باشه، کلاغ هم از فرصت استفاده مي کنه، خودشو شاعر جا ميزنه ديگه!!
*صبا*
=)) اين همه شاعر خوب، كلاغ رو بيخيال شو :دي
لعل سلسبيل
:دي. گناه دارن کلاغا باهاشون مهربون باش صبايي!
*صبا*
من مهربونم، دوستشون هم دارم اما انتظار شاعري ازشون ندارم :دي
لعل سلسبيل
:دي بهشون فرصت بديم ببينيم چي ميشه :))
*صبا*
آره اينطوري بهتره :دي
لعل سلسبيل
:))
*صبا*
تو هنوز اينجايي ؟ الان كه ماه رمضونه كاربراي آنلاين اين موقع شب از 8 تا رسيدن به بالاي 20 :دي
لعل سلسبيل
وعده ي ما هرشب همين جا، پيام رسان:دي.
لعل سلسبيل
کلا شب زنده دار که هستم آبجي. ماه رمضون ديگه تا سحر بيدارم هرشب...
*نگين خانوم*
ا لافا:دي
لعل سلسبيل
فردا بايد دو تا کار تحويل بدم هنوز يه خط هم ننوشتم...... دارم دق مي کنم!!
*نگين خانوم*
بعد سحر دق كن كه يه ثوابي هم داشته باشه:دي
لعل سلسبيل
*يکي بياد کمککککککککککک* يکي بکوبه تو کله ي من که راه بيفته:دي
*صبا*
چي مي خواي تحويل بدي، بگو من بهت ايده بدم :)
لعل سلسبيل
براي برنامه تلويزيوني بايد داستان کوتاه روايي بنويسم. براي ترغيب بچه ها وسال اولي ها به روزه گرفتن.........
*صبا*
چند دقيقه اي؟برنامه كودكه؟
لعل سلسبيل
يه مجري کودک هست، مياد اجرا مي کنه. داستاني ميخوان باشه. در حد يه صفحه
لعل سلسبيل
ايده خودم اينه که اون دختر بچه سال اولشه روزه ميخواد بگيره خيلي اطلاعات نداره. هربار ميره از مادربزرگ، خاله دايي، عمو... اينا ميره سوال ميکنه در مورد روزه گرفتن... اونام يه حديث يا اطلاعات تازه اي بهش ميدن... ولي نمي دونم از کجا شروع کنم...
*صبا*
ميتوني اينطوري شروعكني : اولش فكر مي كرد كار خيلي سخته و اصلا از عهدش بر نمياد، آخه اون هر روز كلي خوراكي و ميوه ميخورد و فكرش رو هم نمي كرد كه بتونه اين همه ساعت بي آب و غذا دووم بيار / بعد آرخش بهش ثابت مي شه كه هر كاري شدنيه و خدايي هم كه گفته روزه بگيريد، خودش كمك مي كنه
لعل سلسبيل
يکي ديگه قبلا نوشتم در مورد يه دختر سال اولي... تقريبا شبيه اين ايده اي که تو الان گفتي... :دي
لعل سلسبيل
چطوري به اين نتيجه ميرسه ولي؟:دي
*صبا*
اول از ديگران در مورد روزه گفتن مي پرسه و اونا مي گن كه شدنيه و خيلي سخت نيست / خودش هم بعد از افطار اول حس خوبي بهش دست ميده و تو كل روز ححس معنوي خوبي داره و شب اول مي فهمه كه مي تونه ادامه بده و اصلا اين حس رو تا حالا نداشته و مي خواد دوباره تجربش كنه
لعل سلسبيل
اينم ميشه... بايد پيدا کنم اون حديث يا روايتي که خدا خودش کمک ميکنه واسه روزه گرفتن:دي. توي ذهنت الان نيست منبعش؟
*صبا*
نه من اصلا در اين مورد روايتي نخوندم ، تجربه خودمو گفتم
لعل سلسبيل
زياد شنيدم منم اينو، احتمالا منبعي داشته باشه... دارم مي گردم...
لعل سلسبيل
ممنون از کمکت... :)
*صبا*
تازه مي گه اينم ميشه ... كل داستان رو برات گفتم ، بايد نصف پولشو بدي به من ، البته درصد بيشتري به ايده دهنده تعلق ميره حالا من بار اول نصف نصف حساب مي كنم كه مشتري شي :دي
لعل سلسبيل
اي جونم...... اگه راست ميگي اينايي که گفتي رو داستان کن:دي اون وقت همه پولش مال تو :)))))))
لعل سلسبيل
البته اين کار خيلي درآمدي نداره... يعني نمي دونم چقدره واقعن.
*صبا*
حيف كه وقت ندارم وگرنه داستان تحويلت مي دادم، جدي مي گم / هر وقت پولتو دادن نفص نفص / اوكي؟
لعل سلسبيل
اگه از ايده ت استفاده کردم، حتما :))
لعل سلسبيل
فعلا که دو ماهه پول نگرفتم... آس و پاس شدم...
*صبا*
الهييييييييي جدي گرفتنت منو كشته :) / من ديگه برم سحري بخورم تو هم برو نون و پنيري چيزي بخورتا فردا ضعف نكني / خدانگهدار / التماس دعا
لعل سلسبيل
ممنون از اين که وقت گذاشتي... غذا هست ميل ندارم ولي ميوه ميخورم :دي. قربونت. التماس دعا..
*صبا*
خواهش مي كنم / محتاجيم خواهر :)
لعل سلسبيل
امشب ولي ديگه غذا درست کردم :))
*صبا*
خوبه :) خداروشكر
لعل سلسبيل
:دي