• وبلاگ : لــعل سـلـسـبيــل
  • يادداشت : من حق عبور ندارم !
  • نظرات : 2 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بابا چرا نظر منو پاك مي كني ؟؟

    كجاش پيام من تابلو بود ؟؟ ( زبون )

    پاسخ

    از اين به بعد تمام پيام ها به صورت پيش فرض خصوصي هستن !
    سلام. ممنون كه سر زديد. پاسخ سوالتون را در قسمت پاسخ مدير نوشتم.
    + محمد رضا 
    فكر نمي كنم ماركز بلد باشه به زبان زيباي فارسي كامنت بذاره، اما اگه خودش آمده بود، به احتمال زياد همون جمله رو مي گفت. البته بر اساس فرض اول، نه ايشون مي تونست پست شما رو بخونه و احتمالا نه شما كامنت ايشونو.

    راجع به تشنگي حرف زياده. مثلا اين يكيش :

    دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند نياز نيم شبي رفع صد بلا بكند

    راجع به روياي تلخ فقط يك خواب بود اما مطمئنم كه با شكم سير نخوابيده بودم. خودم بيشتر به اين نتيجه رسيدم كه شايد اشتباهات بي شمار انسان فاجعه اي است بعد از اشتباهي كه منجر شد به هبوط. هيرويي بهتر از آدم اون موقع وجود نداشت. اما در اينكه همه چيز به هم مربوطه شكي نيست و اينكه عبور ريشه در غفلت دوانده. بايد عبور كرد اما با آگاهي. همين كه شما كرديد.

    باز هم ممنون.

    سلام هاجر عزيز

    خيلي عاليه كه به مسائل خوب نگاه مي كني. من هم چند بار يك صحنه هايي مي بينم و دوست دارم عكس بگيرم و لي خجالت ميكشم ديگران بهم ميخ شن. راستي اين بانك اقتصد اسلامي كدوم خيابونه؟

    پاسخ

    خيابان شما ! باجك .
    برداشتن عينك عادت،خيلي شيرينه مگه نه؟
    عليك سلام!