سفارش تبلیغ
صبا ویژن


لــعل سـلـسـبیــل

باور نمی‌کردم همین باشد. همین چیز ساده‌ای که در دست گرفته‌ بودمش. دستم اما باز بود، مشت نکرده بودمش. می‌گشتم. دنبال یک چیز پیچیده‌تر، عجیب‌تر و دور از ذهن تر. حواسم نبود که این همه سادگی همین الان هم مال من است. مواظبش نبودم، از دستم افتاد و هزاران تکه شد، پیچیده شد. شد همان پازل سختی که فکر می‌کردم باید باشد.


نوشته شده در یکشنبه 88/6/22ساعت 5:9 عصر توسط هـاجـر زمـانـی نظرات ( ) | |

Design By : LoxTheme.com