سفارش تبلیغ
صبا ویژن


لــعل سـلـسـبیــل

بُکُش و لاغرم کن

لاغر شدن و به اصطلاح امروزی باربی شدن، دغدغه همیشگی بشر بوده است. این مطلب را من از خودم در نیاورده­ام، در واقع سنگ نوشته­ها و نقاشی­های روی غارها همه تاکید می­کنند که بشر از آن زمان­ها هم دوست داشته خودش را سیخکی و لاغر نشان بدهد. البته به نظر می­رسد در آن زمان­ها لاغر شدن خیلی راحت­تر از الان بود، مثلا اگر ببری، شیری، گرازی برحسب اتفاق تعقیبشان می­کرد، بدن محترم، فرآیند کالری سوزی را آغاز می­کرد و تا غارنشین بیچاره به در غارش می­رسید، نصف گوشت تنش آب شده بود. نیازی نبود فلان تومن پول تردمیل و دمبل و حلقه لاغری و ابزار و ادوات درازنشست و ترازو بدهد بعد دو دستی بزند توی سرش که وزنش تغییری نکرده اما چون انتخاب با شما نبوده که توی عصر حجر به دنیا بیایید یا عصر دود و تکنولوژی، پس بهتر است غصه­اش را نخورید و با ما همراه شوید تا مجموعه­ای از ترفندهای لاغری را مفت و مجانی در اختیارتان بگذاریم.

ورزش نکنید!

توی هیچ کلاس ورزشی ثبت نام نکنید، از در خانه تا سرکوچه را هم تاکسی بگیرید و بروید. توی خانه جلوی تلویزیون بساط پهن کنید و تنها فعالیتتان رفتن تا گلاب به رویتان، دستشویی باشد و یا سر زدن به آشپزخانه. ما معتقدیم کسی که مدام در پی رفتن به این کلاس­ها باشد، بعد از کلاس و کلی عرق ریختن آنقدر اشتهایش باز می­شود که از همان­جا تا خانه یک نان بربری برشته تازه کنجدی دوآتیشه را سق می­زند و تازه به خانه که رسید، قدرت بلع یک گاو درسته را هم دارد! اگر کسی هم بعد این همه کلاس رفتن گرسنه­اش نشد، حتما مشکلی چیزی دارد و باید خودش را به دکتر نشان بدهد!

آمپول، قرص و کپسول و خلاصه هرچیزی که تبلیغ لاغری می­کند، بخرید و بخورید!

به این کاری نداشته باشید که مواد اولیه این قرص­ها و کپسول­ها چیست، چه تاثیری روی بدنتان دارند و اصلا استاندارد هستند یا نه، همین که تبلیغشان را توی مجلات زرد و زبانم لال، توی شبکه­های ماهواره دیدید، دست به تلفن ببرید و سفارش بدهید. بالاخره هرچیزی آمد نیامد دارد، یا اثر می­کند و در مدتی کم باربی می­شوید یا این­که تقلبی و توزرد از آب درمیاید که باز هم اشکالی ندارد، چون شما برای لاغر شدن تلاش کردید اما نتیجه نگرفتید، بهتر از این است که همیشه حسرت بخورید اگر فلان کپسول لاغری را امتحان می­کردم، شاید لاغر شده بودم!

معروف شوید!

چیه؟ تعجب کردید؟ اما یکی از راه­هایی که به شدت در مورد لاغر شدن جواب داده، همین مورد معروف شدن است، ما که از خودمان حرف در نمی­آوریم. شنیده­ها و گاهی هم دیده­ها حاکی از آن است که افراد وقتی معروف می­شوند و بدجور توی چشم می­روند، همچین یکهویی 180 درجه ناقابل تغییر می­کنند که کوچکترین تغییرش همین لاغر شدن است. خب معلوم است، وقتی قرار باشد توی تلویزیون باهاتون مصاحبه کنند و عکستان فرت فرت برود پشت و رو و توی مجله­ها، به هر جان کندنی هست می­روید و خودتان را لاغر می­کنید. حالا به جان کندن هم که نه، بالاخره این علم و ثروت کلیشه­ای باید یک نقشی توی زندگی شما بازی کنند یا نه؟ علم به کمک ثروت می­شتابد و با یک عمل جراحی ناقابل مانکن می­شوید و هرچی چربی و پیه است از توی دل و روده­تان بیرون می­کشند، به همین سادگی! تازه می­توانید سرفرصت یک نگاهی توی آینه به بینی نازنینتان بیندازید و در موردش تصمیم­گیری کنید که چه شکلی باشد، بهتر است!

*چاپ شده در ماه­نامه مه­یار/ اردیبهشت 91، هاجر زمانی


نوشته شده در یکشنبه 91/3/14ساعت 9:25 عصر توسط هـاجـر زمـانـی نظرات ( ) | |

Design By : LoxTheme.com