سفارش تبلیغ
صبا ویژن


لــعل سـلـسـبیــل

*تمامی مطالب این نوشته تراوشات ذهنی و عقاید شخصی نویسنده است و دلیل بر جانب داری از هیچ گروه یا عقیده ی خاصی نیست!

من یک دخترم ، یا همه ی دغدغه ها و نیاز های سایر دختران . با عواطف و احساسات دختر گونه ام که همیشه همراه من است و حتی بعضی وقتها احساس می کنم از سایر هم جنسانم قوی تر است .
من ظریفم ، ظرافت از سر انگشتهایم می تراود . من دوست دارم دنیا را زیبا ببینم ، دلم نمی خواهد حتی یک گل ضعیف و کوچک و نه چندان زیبا و نه حتی خوشبو را زیر پایم لگد کنم .
من یک دخترم ، دلم خیلی زود می شکند ، من از دنیای دخترانه ام به شدت مراقبت می کنم و اجازه نمی دهم کسی به این دنیای خود ساخته ام تجاوز کند . بعضی وقتها دوست دارم قهقهه بزنم و سبکبالی درونی ام را به بقیه نشان بدهم ، آنقدر خوشحال هستم که می خواهم پرواز کنم ، اما همیشه خنده ی بلندم را تبدیل به یک لبخند ملیح اما شیرین می کنم و سعی می کنم با متانت و وقار هرچه تمام تر رفتار کنم .
دختر خوبی ماندن آسان نیست! اگر از بقیه بپرسید یک دختر خوب چطور دختری است قطعا پاسخ های شبیه به همی را به شما می دهند ؛ با حجاب باشد ، با وقار باشد ، با متانت راه برود و خوب حرف بزند ، بلند نخندد ، به مادرش کمک کند و فراموش نکند که اول و آخر با هر مدرک تحصیلی خانم خانه است و باید در آینده بچه داری هم بکند !
گاهی وقتها احساس می کنم بالهای پروازم بسته است ، در مورد من اشتباه فکر نکنید ، اهل توی صف زدن نیستم ، اهل دعوا و پرخاش هم نیستم ، روحیه ی ظریف زنانه ی من همه جا همراه من است حتی اگر سخت ترین شغل ها را داشته باشم . اما دوست ندارم کسی دنیای مرا محدود بکند ، من با همه ی این انسانها اگر لازم شد می جنگم !
من به بچه ها عشق می ورزم ، آنها را دوست دارم و آرزو دارم که روزی بتوانم مادر خوبی برای بچه هایم باشم . من از مادرم خیلی چیزها یاد می گیرم. مادر ها معلم های خیلی خوبی هستند . اما بعضی وقتها دلم می گیرد ، می گیرد از اینکه قدر من خوب دانسته نمی شود ، اشتباه نکنید من دختر پر توقعی هم نیستم ! خواسته ی زیادی از زندگی ام ندارم . من فقط آرامش می خواهم و یک دنیا لبخند ... لبخندی به شیرینی همان لبخندی که مادر به کودک تازه متولد شده اش نثار می کند . قبول دارم ، بعضی وقتها اشتباهاتی هم می کنم ، بعضی وقتها شیطان می رود توی جلدم و شیطنت می کند . آخر انرژی درونی زیادی هم دارم .
من حجاب را مانعی برای آزادی خود نمی بینم ، من چادرم را دوست دارم ، نه به این خاطر که از کودکی همراه من بوده است ، نه به این خاطر که مادرم هم مثل من از بچگی چادر سر کرده است ، من با چادر احساس امنیت و راحتی می کنم . چادر را به هر طریقی که بتوانم ( آخر بعضی وقتها کنترل آن برایم سخت است ) بدون کش یا با کش ؛ سر می کنم . چادر افتخار من است ، من با وجود چادر هیچ محدودیتی را در خودم احساس نمی کنم . من توانایی آن را دارم که از همکلاسی های دختر و پسرم جلو بزنم ، من می توانم سر کلاس دستم را بالا ببرم و سوالهایم را بپرسم . من توی انجمن ها شرکت می کنم و داستانهایم را برای بقیه بلند می خوانم و از آنها دفاع می کنم . نه دست و پایم را گم می کنم و نه صدایم می لرزد .
من با چادر هم می توانم از حقم خوب دفاع کنم ، آخر بعضی از هم جنس هایم فکر می کنند چادر مال زنها و دختر های ضعیف است ، مال آنهاست که بلد نیستند از عقاید و حقشان دفاع کنند .
توی کیف من هم لوازم آرایشی پیدا می شود ، من هم به نظافت سر و صورتم توجه می کنم ، من هم توی کیفم آینه دارم . از توی آینه صورت خودم را می بینم و چند تار موی فضولی را که محض کنجکاوی بیرون آمده اند را سرجایشان می کنم .
هیچ وقت به من این احساس دست نداده است که با چادر زیبا نیستم ، اما من دوست ندارم زیبایی های خدادادی و طبیعی مرا همه ببینند ، آخر می دانید ... من می توانم بفهمم که همه ی نگاه ها پاک نیستند . از نگاه های ناپاک دلم می گیرد .
من یک دخترم ، قلبم برای غنچه ی گل ظریفی هم می تپد و می لرزد ؛ من هم عاشق می شوم ، گونه هایم از شرم سرخ می شود و صدایم می لرزد . وقتی عاشقم لبریز احساسم . فکر می کنم پاکترین موجود دنیا هستم که موجود پاک دیگری را دوست دارد . از خدا تشکر می کنم چون دریچه های ناب دوست داشتن را به روی قلب من باز کرده است .
ما دختر ها چیز زیادی نمی خواهیم‌ ، دوست داریم دوست داشته شویم ، دوست داریم در نگاه همه موجودات با ارزشی باشیم . دوست داریم همه اینها را بدانند و به دنیای دخترانه ی ما احترام بگذارند . من به عنوان یک دختر فکر می کنم همه ی اینها خواسته های زیاد و نامعقولی نیست .

«از همه ی دوستان عزیزم خواهشمندم امانتداران خوبی برای نوشته هایم باشند . »


نوشته شده در جمعه 86/9/16ساعت 11:50 صبح توسط هـاجـر زمـانـی نظرات ( ) | |

Design By : LoxTheme.com