• وبلاگ : لــعل سـلـسـبيــل
  • يادداشت : خوشي ها
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسين مسلمي نائيني 
    سلام . مثل اينکه نمي خواهي از قصه ئ سيمرغ درس بگيري ؟ آب در کوزه و ما تشنه لبان مي گرديم . جوراب پا کندن آسان است . جوراب دل را بايد کند . کوه قاف نشاني اش نفس هاي گرمي است که مي کشي . احساس توست که يه لحطه آرامت نمي گذارد ؛ فرياد دلت است که يه لحطه سکوت را تحمل نمي کند ؛ دست هاي توست ؛ وقتي که برايت مي رقصد و تو متوجه نيستي ؛ چرا که مشغول ليوان آب برداشتن با آن هستي و يا .... ؛ يک صبحدم با شکوه است که تو آن را فرصت نمي کني ؛ ببيني ؛ چون که خواب تو را ربوده است ؛ لحظه هاي اذان گفتن است که تو آنرا در نمي يابي ؛ چون مشغول اذان گفتن هستي ؛ آن صبحدم آقتاب طلوع کرده است که چون تو از اينکه دوباره زنده شده اي تعجب نمي کني ؛ آه از اين قله ئ قاف لحظه هاي درک نشدني . فقط آه ...