• وبلاگ : لــعل سـلـسـبيــل
  • يادداشت : نماز و صعود
  • نظرات : 1 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسين مسلمي نائيني 
    جالب بود . خانم زماني اگر مي خواهي بفهمي در چه مرحله اي از پيشرفت هستي ؛ قلم و کاغذي بردار و حساب کن ساعات زندگي چگونه مي گذرد . موفق باشي .
    اون قديم قديما که امکانات نبود بهتر مي‌نوشته‌اي!
    پاسخ

    چطور مگه؟!
    بسيار عالي بود

    .
    سرکار خانم احساس مي کنم شکسته نفسي مي فرماييد
    کمي هم مغرور باشيد دلي را نمي شکند هااا ؟!؟!؟؟!

    خوشحالم از اينکه دوباره نوشته هايتان را ي خوانم
    سجاد - ثانيه

    ادبياتش خوبه، زيباست. ولي مشخصه که نسبت به اون موقع پيشرفت چشمگيري داشتي. 

    از اون تيکه ي اول خيلي خوشم اومد:  هر صبح که نيازهايم را در سجاده يادت مرور مي کنم...


    پاسخ

    خب ديگه بعد اون وقتا اينطوري كار نكردم اصلا. دنياي داستان رو كشف كردم و حالا حالا ها سعي دارم در اون سير كنم!
    + صدرا 
    فکر کن.... چرا گاهي نوشته هاي قديمي انقدر نو به نظر مي رسند و تازه؟
    کلي شي فان و يبقي وجه ربک ذوالجلال و الاکرام....

    سلام

    خوبيد؟

    منم کم نميارم:دي
    منم يکه تجربه اي داشتم يک مطلب ازم چاپ شد بهم نگفت.
    انگار اصلا حتي سردبير نخونده بود.چون کلي اشکال تايپي هم داشت که رفع اش نکرده بود.

    ولي خب خوشحال بودم که چاپ شد.

    سلام خوب بود. شهريست شهر عشق که هيچش طبيب نيست. گر درد مند عشق بنالد غريب نيست
    + رضوان مرادي 
    من هم باورم نمي شود که اين قدر فعال شده باشي!!!! يعني يک اثاث کشي ان قدر آدم را مثبت مي کند؟
    پاسخ

    سلام آبجي. يه كم بيش فعالي نتي گرفتم. مساله اي نيست، دليلش هم اسباب كشي يه و بيكاري!!! متناقضه ولي خب واقعيت همينه!!

    سلام.فوق العاده زيبا بود.....