• وبلاگ : لــعل سـلـسـبيــل
  • يادداشت : براي پاييز
  • نظرات : 3 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسن 

    از چهره ي طبيعت افسونکار / بر بسته ام دو چشم پر از غم را
    تا ننگرد نگاه تب آلودم / اين جلوه هاي حسرت و ماتم را
    پاييز ، اي مسافر خاک آلوده / در دامنت چه چيز نهان داري ؟
    جز برگ هاي مرده و خشکيده / ديگر چه ثروتي به جهان داري ؟
    جز غم چه مي دهد به دل شاعر / سنگين غروب تيره و خاموشت ؟
    جز سردي و ملال چه مي بخشد / بر جان دردمند من آغوشت ؟
    در دامن سکوت غم افزايت / اندوه خفته مي دهد آزارم
    آن آرزوي گمشده مي رقصد / در پرده هاي مبهم پندارم
    پاييز ، اي سرود خيال انگيز / پاييز ، اي ترانه محنت بار
    پاييز ، اي تبسم افسرده / بر چهره طبيعت افسونکار