سلام،
نماز و روزه ها قبول ...
ميدوني گاهي وقت ها بعضي از اين زلزله ها بدك هم نيست ...
بستگي داره كجاي زمين ذهنت رخ بده ...
بعضي جاها هر چي هم كه قويتر باشه بهتره ، اينقدر كه كل زمين رو زير و رو كنه ..
سلام هاجر
چه قشنگ توصيف كردي شهر قلب و ذهنت را . سعي كن خونه هاي شهرت را ضد زلزله درست كني كه هر چي هم ريشترش بالا باشه تكون نخوره و آوار نشه.
سلام به هاجر خانوم . خوب هستين؟!! بابا سر سنگين شدي (چشمك) . از دانشگاه چه خبر ؟!
خب اين زلزله در مخ هركس ممكن است اتفاق بيفتد !! خدا عاقبتمان را ختم به خير كند!!!
در آخر :
شما را به خواندن وصيت نامه ي يك شهيد دعوت مي كنم.
سلام
فكر كنم بار اول باشه وبلاگتون رو ميبينم!
به نظرم براي جلوگيري از زلزله هاي ذهني بهتره ساختمونهاي ذهنمون رو بر اساس واقعيت بنا كنيم و از ساختن ذهنيتهاي خيالي تا جايي كه ميشه پرهيز كنيم.
و البته اون زلزله هاي مثبت كه ميتونه يك ذهنيت بد رو خراب كنه و به قول شما نهالي جديد بكاره!!
عيدتون مبارك
يا علي
رفيق!
شما را به خواندن يادداشتي از احسان ولي زاده دعوت مي كنم
بي حرمتي به شهدا ؟! كج فهمي عصر دوران ما ؟
نماز و روزه هايتان قبول باشد .
الان از تو مي شنووم . به هر حال انشالله كه هيچ وقت زلزله جان هيچ دوست عزيزي را نگيرد . ولي جديدا چقدر در قم زلزله مي ايد
اونجا خبريه ؟ ( زبون )
راستي مي گم خوب خودت را زدي به ان راه ( چشمك )
سلام هاجر خانم
مي گم نوشتتون خيلي عالي بود .
ولي چرا شما ميايين اپاي من رو نمي خونين
از اراجيف من خوشتون نمي ياد به خدا همشون راستن
از عدم تا پا نهادم من به کوي زندگي
جز مي محنت نخوردم ازسبوي زندگي
ديگران ما را به کوي زندگي آورده اند
من اپم اگر وقت كردي يك سر بزن منتظرتم.
هاجر خانوم اي ول به اين قلم و بيان روان و گويا!
دست مريزاد عرض مي كنيم.