لــعل سـلـسـبیــل
( 14 ) همیشه دوست دارم بدونم بین واقعیت ها و ذهنیت های من چقدر تفاوت وجود داره ؟ و خوب هرچی به هم نزدیک تر بهتر ! اما بعضی موردا هستند که یه کم فرق می کنن ! مثلا در خوبی ها و زیبایی ها . خوبی ها هرچه بیشتر از ذهنیت و تصورت چه بهتر ! و زیبایی هام همین طور . امروز برای اولین بار یکی از دوستای وبلاگیمو از نزدیک دیدم . دل ها از قبل به هم نزدیک شده بودند ، برای هم تپیده بودند و با یک لبخند به هم رسیدند ، پیدا کردن آدمی که تا حالا حتی عکسش رو هم ندیدی بین جمعیت کار سختیه ، حرفای شب قبلش توی ذهنم می چرخید : « من سبزه ام ، مانتوی کرم و چادر که همه دارند ! » و من هم یه دختر تپلوی سفید با مانتوی کرم! چادر هم که جزو ملزوماته ، حرم ؛ کفشداری شماره ی 4 ، ساعت نه صبح ، من دو دقیقه زودتر رسیدم و اون دو دقیقه دیر تر ، ذهن ریاضیم دست بردار نبود و هی می گفت میانگینش دقیقا می شه همون ساعت نه ! همه چیز خیلی بهتر از تصورم بود ، کی بدش میاد از پیدا کردن یه خواهر خوب و یک دوست مهربون اون هم همزمان ؟ اما خوب ! پی به یه حقیقت تلخ بردم ؛ قدم از اونی که فکر می کردم چند سانتی کوتاه تره !
Design By : LoxTheme.com |