لــعل سـلـسـبیــل
خیلی بی نزاکت بودی، دلم را پرکردی و رفتی. سرت را انداختی پایین و رفتی. دلم دلش میخواهد خنک شود، برایت یک شکلک گنده درمیآورم. انگشتهای اشاره ام را میگذارم دو طرف دهانم، ییییی. بعد زبان چسبناکم را عین یک قورباغه میآورم بیرون و تا آنجا که میشود برایت زبان درازی میکنم. کاش میشد زبانم قورباغهای واقعی بود تو به زبانم میچسبیدی، بعد قورتت میدادم که همیشهی همیشه پیش خودم باشی یا پرتت میکردم آن دورها که دیگر اصلا نباشی. اما دل هاجر زمانی 5/24 ساله از قم بعد این همه سال هنوز خنک نشده است. اگر قورباغه بودم یک شیرجه میزدم توی آب و آنقدر شنا میکردم تا سرحال بشوم. بعدش هم یک دهن قورقور میکردم تا همهی غصههای عالم از یادم برود. علف خودرو بودن خوب است، در یک ذره خاک جا میگیری با چند قطره باران جوانه میزنی. بیل و بیلچهی باغبان بالای سرت نیست، هرچقدر بخواهی قد میکشی و چشم خورشید را در میآوری، هرچقدر که دلت بخواهد تا هرکجا که عشقت کشید. دلت خواست گل میدهی، نخواست هم نه. کسی ازت انتظار ندارد گل بدهی و برسی. کی به یک علف پاخور سربه هوا اهمیت میدهد؟ لگد هم که بشوی عین خیالت نیست. از شکاف یک موزاییک شکسته هم دنیا را ببینی خجالت نمیکشی. از اینکه چرا توی باغچه یا گلدان نیستی باکت نیست. همه جا زمین خداست، دست بخشندهی آسمان هیچ وقت فراموشت نمیکند. *معنای هرز را میدانم اما گاهی کلمات به آن بدی که ما خیال میکنیم نیستند! برو آن پایینها، صدایت هم در نیاید، حوصلهی یک عشق فروخورده را ندارم. یک بغل گل چطور است؟ یک درخت شکوفه چی؟ دوست داری؟ چند تا قاصدک از لب جو برایت بکنم که فوتشان کنی؟ تو فقط لب تر کن، جلدی می آورم. بهار از خودمان است، با هم این حرف ها را نداریم.
چی میشد اگر یک روز به کلهی جادوگر بدجنسی میزد که من را تبدیل به یک قورباغه کند؟ مسخره کن! میدانم، من که پرنسس نیستم اما بدان که همهی اینها تقصیر توست. تقصیر توست که آرزو میکنم قورباغه بشوم.
عصبانیم، از تو، از خودم، از همهی زندگیم. میروم جلوی آینه برای خودم هم یک زبان گنده در میآورم.
آرزو میکنم یک روز پشه بشوی و گیرم بیفتی.
آرزو میکنم یک روز بتوانم هضمت کنم.
(امیدوارم این مطلب را بخوانی و بترکی!).
اگر علف هرز بودم دلم میخواست خاکشیر تلخ بودم. آنقدر تلخ که شاید سالی یک بار فقط به درد دل درد میخوردم. آنقدر سمج که اگر از ریشه میکندیم، هزار دانهام به زمین میریخت و سال بعد با اولین باران بهاری سبز میشدم.
چقدر رهایی خوب است!
Design By : LoxTheme.com |